حق طلاق چیست؟
بر اساس ماده 1133 قانون مدنی حق طلاق را برای مردان حتی بدون داشتن هیچ عذر موجهی به رسمیت شناخته شده است . بنابراین اراده و اختیار مطلق طلاق با مرد است اما این به این معنا نیست که می تواند راسا به دفاتر ثبت ازدواج و طلاق برای ثبت طلاق مراجعه کند بلکه باید ابتدا روال قانونی آن طی شده و حق و حقوق زن به طور کامل پرداخت شود .
شرایط وکالت در طلاق برای زن
زن می تواند حق طلاق را در قبال بخشش تمام یا بخشی از مهریه از مرد بگیرد. به این صورت که هنگام عقد، زن و مرد به این توافق می رسند که در صورت بخشش مهریه مرد هم باید وکالت در طلاق را به زن بدهد و مرد نمی تواند بعد از تنظیم این شرط ضمن عقد از آن تمرد ورزد.
حالت دومی که زن می تواند حق طلاق را از مرد بگیرد می تواند این باشد که مرد خود شخصاً بعد یا قبل از ازدواج، وکالت در طلاق را بدون هیچ قید و شرطی و با اختیار کامل و صحت و سلامت تام به زن بدهد.
ازدواج در تمام جوامع یکی از متعارف ترین روابط انسانی محسوب می شود که در کشورهای مختلف قوانین مختلفی بر آن بار می شود . اما گاهی زن و شوهر در مورد این رابطه به بن بست رسیده و به دلیل اختلاف یا عدم تفاهم اقدام به جدایی و طلاق می کنند .
احکام طلاق در کشور ما بر پایه شرع و دین اسلام تعریف شده که بر مبنای آن حق طلاق تنها برای مرد به رسمیت شمرده می شود و زن جز در موارد مشخصی که طبق قانون استثنا شده ، نمی تواند بدون توافق همسرش اقدام به طلاق کند .
حق طلاق بر اساس قانون مدنی به مرد تعلق دارد اما در صورتی می تواند از این حق استفاده کند که تمام حق و حقوق زن را به طور کامل پرداخته و هیچ دینی بر گردن او نباشد.
براساس ماده 1133 قانون مدنی : " مرد می تواند با رعایت شرایط مقرر در این قانون با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق همسرش را بنماید . " اراده و اختیار طلاق با مرد است و زن تنها در موارد احصا شده در قانون حق طلاق دارد .
اراده و اختیار مطلق در طلاق ، به این معناست که مرد هر زمان بخواهد می تواند بدون دلیل خاصی همسر خود را طلاق دهد ، البته ابتدا باید به دادگاه مراجعه کند . در واقع بدون ارائه هیچ دلیل محکمه پسندی با شرایطی امکان طلاق زوجه توسط زوج وجود دارد . تا قبل از سال 1372 ، مرد می توانست هر زمان اراده می کرد به دفاتر ثبت طلاق مراجعه کرده و با پرداخت حق و حقوق قانونی زوجه ، این اقدام را انجام می داد .
از آنجا که آمار طلاق روند صعودی پیدا کرده بود ، قانون گذار با تصویب ماده 1133 قانون مدنی مردان متقاضی طلاق را موظف کرد که ابتدا به دادگاه مراجعه کنند تا از طلاق های در حالت عصبانیت و مبتنی بر سوء تفاهم جلوگیری شود . در واقع این قانون ، به نوعی برای مردان محدودیت به وجود آورد و اختیارات آن ها را تنها در صورت تحقق مواردی که در ادامه به آن خواهیم پرداخت ، به رسمیت شمرد .
معایب دادن حق طلاق به زن چیست؟
ازدواج به معنی پیوند قانونی زن و مرد است. امروزه یکی از مسائل مهم و بحث برانگیز در حوزه حقوق خانواده، شروط ضمن عقد است. به طور کلی بر طبق قانون، حق طلاق متعلق به مرد است در حالیکه زن به طور مستقل از این حق برخوردار نیست مگر در صورتیکه زوج به او برای طلاق وکالت دهد. دراینجا به معایب واگذاری حق طلاق به زن میپردازیم.
طلاق از طرف مرد
مردان برای استفاده از حق طلاقی که قانون برایشان به رسمیت شناخته است ابتدا باید به دادگاه خانواده مراجعه کرده و درخواست طلاق دهند . همچنین به موجب قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق ، صدور گواهی با عنوان عدم امکان سازش از سوی دادگاه پیش بینی شده است .
گواهی عدم امکان سازش در واقع یک گواهی است که دادگاه بعد از رسیدگی به پرونده و در صورتی که امکان سازش بین زوجین وجود نداشته باشد و اختلاف آن ها در طی روند رسیدگی حل نشده باقی بماند ، صادر می کند . دفاتر اسناد رسمی نمی توانند طلاق هایی را که برای آن ها گواهی عدم امکان سازش صادر نشده باشد ، ثبت کنند .
دومین نکته ای که در رابطه با طلاق از طرف مرد وجود دارد آن است که ، مرد تنها در صورتی می تواند همسر خود را بدون توافق و رضایت او طلاق دهد که ابتدا تمام حق و حقوق قانونی زوجه را به صورت تمام و کمال بپردازد . برخلاف تصور عموم ، حق و حقوق زن علاوه بر مهریه شامل مواردی می شود که در ذیل به آن ها پرداخته شده است :
1- مهریه : در صورتی که مهریه عند المطالبه باشد ، مرد باید تمام مهریه همسر خود را تمام و کمال پرداخت کند . در حالتی که مهریه عندالاستطاعه باشد باید توانایی پرداخت مرد اثبات و یا اگر مالی دارد ، پس از معرفی از جانب زوجه ( زن ) توقیف شود و در غیر این صورت مهریه قسط بندی خواهد شد .
2- نفقه ایام گذشته : نفقه در واقع به معنی هزینه های لازم برای زندگی و تهیه خوراک ، پوشاک و ... می باشد که طبق قانون برعهده شوهر قرار دارد . در صورتی که زوج ( شوهر ) در طول زندگی مشترک به همسر خود نفقه نپرداخته باشد یا تنها مقدار مشخصی از آن را پرداخته باشد ، در هنگام جدایی و در صورت مطالبه زوجه ، باید بپردازد .
3- اجرت المثل : زن بابت انجام امور منزل از قبیل پخت و پز ، رفت و روب و مواردی از این دست طبق قانون وظیفه ای بر عهده اش نبوده و در صورتی که به دستور شوهر و بدون قصد انجام رایگان این کارها ، انجام داده باشد ، مستحق دریافت اجرت المثل خواهد بود . اصولا مقدار این اجرت المثل با توجه به نظر کارشناس ارزیاب تعیین خواهد شد .
4- نحله : این حق تنها در مورد طلاق به درخواست مرد و در صورتی که عذر موجهی از جانب مرد برای طلاق وجود نداشته باشد ، به زوجه تعلق می گیرد . در این حالت با توجه به کارهایی که زن در طول زندگی مشترک انجام داده و وسع مالی زوج ، مبلغی به عنوان نحله در نظر گرفته خواهد شد .
5- تصنیف اموال : یکی از شروط ضمن عقد ، شرط انتقال تصنیف اموالی که شوهر بعد از ازدواج با همسر خود به دست آورده است ، به همسر خود می باشد . در حالتی که عذر موجهی از جانب مرد برای طلاق وجود نداشته باشد ، باید نصف دارایی که بعد از ازدواج به دست آورده یا معادل آن را به همسر خود پرداخت کند .
لازم به ذکر است ، حق دریافت نحله و تصنیف دارایی تنها در صورتی به زن تعلق می گیرد که مرد عذر موجهی برای درخواست طلاق خود نداشته باشد ، اما در حالتی که مرد عذر موجهی داشته باشد مانند خودداری زوجه از انجام وظایف زناشویی ، عدم تمکین و مواردی از این دست ، دیگر این حق برای مرد متصور نیست .
همچنین طلاق تنها بعد از پرداخت حقوق مالی زن ثبت شده و اگر مرد توان پرداخت این حقوق را به صورت یکجا نداشته باشد ، با صدور حکم اعسار این حقوق قسط بندی خواهد شد . در حالتی که زن بخواهد از دریافت حقوق مالی خود چشم پوشی کند نیز مشکلی برای ثبت طلاق وجود نخواهد داشت .
وکالت در طلاق ممکن است در ضمن عقد در سند ازدواج ذکر و توسط طرفین امضا شود. علاوه بر این در برخی موارد زوج پس از ازدواج تصمیم میگیرد که به زوجه وکالت طلاق بدهد؛ در اینصورت زوجین باید به یکی از دفاتر اسناد رسمی مراجعه کنند و در آنجا وکالتنامه طلاق تنظیم کنند.
برای رسمی شدن وکالت طلاقی که در عقدنامه به آن اشاره شده، بهتر است آن را در دفتر اسناد رسمی نیز ثبت کنید. به طور کلی وکالت برای طلاق یا حق طلاق اگر در سند ازدواج ذکر شده باشد، غیرقابل عزل خواهد بود اما اگر در دفترخانه تنظیم شود، ممکن است وکالت بلاعزل یا قابل عزل باشد. اینکه مرد چه نوع وکالتی به همسر خود بدهد، به توافق طرفین بستگی دارد.
در برخی موارد زوجه ممکن است همه یا بخشی از مهریه خود را در قبال دریافت حقوق برابر ازدواج مانند حق طلاق، بذل کند. عموما مشاوران حقوقی پیشنهاد میکنند که مهریه به طور کامل حذف نشود و صرفا مقدار آن کاسته شود و در مقابل زوج به همسر خود وکالت در طلاق بدهد.
اعطای وکالت در طلاق به زوجه
اگر زوج به زوجه برای طلاق وکالت بدهد، او میتواند بدون حضور شوهر خود به کمک وکیل برای طلاق توافقی اقدام کند. بهتر است وکالت اعطا شده به زوجه به صورت مطلق باشد، چراکه وکالت مشروط و معلق به راحتی قابل اجرا نیست و زوجه باید ابتدا ثابت کند که شرط ذکر شده در سند وکالت محقق شده تا بتواند از وکالت اخذ شده استفاده کند.
یک نکته قابل ذکر این است که در حقوق چیزی تحت عنوان انتقال حق طلاق معنا ندارد. زیرا حق طلاق متعلق به مرد است و قابل واگذاری نیست. آنچه که زوج به زوجه میدهد، وکالت در طلاق است. به این معنی که زن میتواند به وکالت از شوهر، از او طلاق بگیرد.
اعطای وکالت طلاق به زوجه، ضرری برای زوج به همراه ندارد. زیرا این وکالت به معنی سلب حق طلاق از مرد نیست. به عبارت دیگر، مرد همچنان میتواند از همسر خود طلاق بگیرد و با وکالت، صرفا به زوجه نیز این امکان را میدهد.
در نهایت لازم به ذکر است که حتی اگر وکالت در طلاق در سند ازدواج ذکر شده است، باز هم زوجین برای رسمی کردن آن به دفتر اسناد رسمی مراجعه کنند. زیرا در عمل بسیار دیده شده که اجرایی کردن طلاق از سوی زوجه زمانیکه وکالت در طلاق صرفا در عقدنامه ذکر شده، با مشکل مواجه شده است.
در هنگام ثبت و تنظیم وکالت در دفاتر اسناد حتما باید سه مورد زیر در داخل وکالتنامه نوشته شود:
- حق توکیل به غیر دارد
- حق عزل وکیل را ندارد
- حق ضم وکیل را ندارد
در نهایت لازم به یادآوری است که در موارد زیر وکالت باطل میشود:
- در صورت فوت فرد
- در صورتیکه فرد سفیه یا محجور شود
- در صورتیکه فرد صغیر باشد
نقش وکیل در دریافت حق طلاق
در خصوص حق طلاق و وکالت در طلاق در دو مرحله به مشورت و دریافت راهنمایی از بهترین وکیل نیاز است. اولین بار پیش از درج این حقوق در سند ازدواج و یا در دفتر اسناد رسمی است. بهتر است زوجین قبل از مراجعه به دفتر اسناد رسمی برای واگذاری حقوقی مانند: حق طلاق، حق خروج از کشور، حق مسکن، حق تحصیل و سایر موارد، ابتدا از یک وکیل متخصص در حقوق خانواده مشورت بگیرند. زیرا متن وکالتنامه و اقرارنامهای که توسط زوج امضا میشود باید دقیق باشد. در غیراینصورت ممکن است در آینده قابلیت اجرایی نداشته باشد.
دومین باری که به حضور و همراهی وکیل نیاز است، زمان طلاق است. بهتر است برای تسهیل و تسریع روند جدایی و جلوگیری از مشکلات احتمالی در پروسه طلاق، از یک وکیل با تجربه کمک بگیرید.
مراحل طلاق با داشتن حق طلاق
۱- زوج ( مرد) به یکی از دفاتر اسناد رسمی مراجعه میکند و وکالت در طلاق به همسرش یا دیگری میدهد و اگر خارج از کشور باشد میتواند به یکی از کنسولگری های ایران یا سفارت مراجعه کند و وکالت در طلاق را به زن در صورت تمایل اعطا کند.
۲- به صورت شروط ضمن عقد یعنی در زمان عقد در سند نکاحییه این شرط نوشته شود.
ولی باید توجه داشت که ذکر حق وکالت صرفاً در ضمن عقدنامه کافی نیست و بهتر است که اعطای حق وکالت به زن در دفاتر اسناد رسمی با قید مدت انجام شود و ضمناً زن حتما باید یک وکیل از جانب نداشته باشد و در صورتی که نخواهد در روند و جریان دادرسی پرونده حضور داشته باشد دراین هنگام زوجه با وجود وکالتنامه ای که از جانب زوج دارد به وکیل وکالت میدهد تا به اصطلاح نماینده زوج در دادگاه باشد زیرا کسی میتواند در دادگاه به نمایندگی از جانب مرد اقدام کند که وکیل رسمی و دارای پروانه وکالت دادگستری باشد. زمانی که زوج حق طلاق داشته باشد برخلاف دیگر دعاوی طلاق که قابل تجدیدنظر خواهی و قابل رسیدگی فرجامی هستند دیگر تجدیدنظر خواهی و فرجام خواهی از آن صورت نمیگیرد زیرا هر دو در واقع یک تصمیم و یک اراده دارند. برای اینکه مرد به زن وکالت بلاعزل داده است و دیگر حق اعتراض ندارد و عملاً دیگر کاری نمیتواند انجام دهد.
اما مطلب مهم اینست که اگر مردی به همسرش وکالت برای طلاق بدهد معنای آن ، این نیست که مرد دیگر حقی برای طلاق دادن همسر خود ندارد و مطابق اصل ، حق طلاق با مرد است و وی هر گاه که بخواهد می تواند به دادگاه مراجعه کند و با دادخواست طلاق اقدام به طلاق دادن زوجه کند .